به مناسبت حادثه خونین بغلان
مژگان ساغر مژگان ساغر

هموطنان عزیز حادثه خونین و هولناک ولایت بغلان را که منجر به کشته شدن دهها انسان بیگناه شد برای همه تان تسلیت گفته این ابیات را برای شهدا و باز مانده گان این انفجار تقدیم میکنم.

 

گرد باد حادثه

در خون طپیدی باز برادرچها شدی؟

 در دست غیر باز شکستی فنا شدی

باز ات به رنج و درد به آتش کشیده اند

در گرد باد حادثه هر سو رها شدی

باز هم بخون پاک تو بازار رنگ شد

با قلب غمگرفته تو  گلگون قبا شدی

باز هم(یزید )پای نهاد در حریم تو

افسوس راهی ستم کربلا شدی

این بار اول تو  نبود همتبار من

مصلوب خونچکیده زجور و جفا شدی

ای طفلک یتیم وطن ای بر هنه پا

نا گاه پر کشیدی چو مرغ همه شدی

بابای پیر من که شدی نیمه جانتر

با قامت شکسته دچار عزا شدی

خون میخوری تو مادر من از غم پسر

رنجور خسته دل شدی و بینوا شدی

مژگان رقم مکن تو دگر قصه غمین

بازار گرم نیست و یا بی بها شدی!؟ 

 

 


November 11th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان